معنی پایتخت آسیایی
حل جدول
تهران
مانیل
پایتخت کشور آسیایی فیلیپین
مانیل
کشور آسیایی با پایتخت داکا
بنگلادش
یوزپلنگ آسیایی
یوزپلنگ ایرانی
یک زیرگونهٔ بهشدّت در معرض خطر انقراض از یوزپلنگ است که اکنون تنها چند ده قلاده از آن در ایران یافت میشود. در حال حاضر این یوز به عنوان نمادی در لباس تیم ملی فوتبال ایران است.
از سال ۱۳۹۰ که پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی شروع شد تعداد اینگونه از ۳۳ قلاده به ۷۵ قلاده رسیده و این نشان دهنده تأثیر این پروژه بودهاست
کشوری آسیایی با پایتخت هاگاتنیا
گوام
کشور آسیایی
بنگلادش
کشوری آسیایی
کره شمالی
ازبکستان
لائوس
دریاچه آسیایی
بایکال
دریای آسیایی
باندا
لغت نامه دهخدا
سنگ آسیایی. [س َ] (حامص مرکب) سنگ آسیا بودن:
تو را بس باد ازین گندم نمایی
مرا زین دعوی سنگ آسیایی.
نظامی.
رجوع به ماده ٔ قبل شود.
پایتخت
پایتخت. [ت َ] (اِ مرکب) پاتخت. شهری که پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب. حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده (تبریز قاعده آذربیجان است). قاعده ٔ ملک. عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ملک. نشست. نشست گاه. تختگاه. ام البلاد. سریر. سریرگاه. دارالاماره. دارالمملکه. دار مملکت: ثم عبدالعزیزبن موسی بن نصیر و سریره اشبیله. ثم ایوب بن حبیب اللحمی و سریره قرطبه. (نفخ الطیب ج 1 ص 140).
فرهنگ معین
(ص نسب.) منسوب به قاره آسیا، اهل قاره آسیا (یکی از پنج قاره کره زمین).
معادل ابجد
1505